روایت شبی پُرخاطره با سردار دلها
تاریخ انتشار: ۱۳ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۴۳۷۶۵۷
خبرگزاری فارس مازندران- زهرا طاهری پرکوهی|بعضی اتفاقات در زندگی انسان آنقدر شیرین است که محال است شیرینیاش محو شود، حتی با یادآوری و تکرار آن به خاطره ماندگار تبدیل میشود، مثل شب به یاد ماندنی کنار پدری مهربان و مقتدر، یک جایی فرزند شهید آمد، لپ سردار را میکشید ولی سردار اصلا به روی خود نمیآورد.
شبی که احساس نمیشد بچهها شهدای مدافع حرم پدرشان را باوجود حاج قاسم از دست دادند، گویی خلا پدر برایشان پدر شد ولی وقتی حاج قاسم رفت دوباره این خلا برگشت، هرچند شهدا زندهاند اما درحالت فیزیکی برای بچهها آن شب خلا پدر نبود و جای خالی پدر برایشان پُر شد این خیلی واضح بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
*شبی ماندگار برای خانواده شهدای مدافع حرم
این را از تک تک چهرهها میتوان فهمید آن لحظهای که داشتند میرفتند و خداحافظی میکردند برخی داشتند اشک میریختند، بچهها هی حاج قاسم را دور دور میکردند، صحنه هایی بودن خیلی عجیب و غریبی بود که ماندگار شد، کاش این شب، طلسم تکرار داشت.
*دیداری پرخاطره در بابل هفتم اسفند ماه سال۹۷
منظورمان هفتم اسفند ماه سال ۹۷ است، همان دیدار سردار دلها با خانواده شهدای مدافع حرم، شبی به یاد ماندنی با پدری که در دلها نفوذ کرد.
روایت را از زبان سیدمحمد حسیننژاد میخوانیم، فردی که آن روز شاهد تمام ملاقاتهای سردار با همه افراد بوده و هربار این خاطرات را در ذهنش مرور میکند تا نکند غبار فراموشی به خود بگیرد.
*تجدید خاطره به یاد سردار دلها
وی میگوید: آن روز شاهد تمام ملاقاتهای سردار بودم و از بابت این موضوع هم خیلی خوشحالم؛ چون هر بار که برایم تجدید خاطره میشود؛ جز حس خوب حس دیگری انصافا وجود ندارد.
بعد از اینکه سخنرانی سردار در مصلا تمام میشود به سمت سپاه بابل حرکت میکنند و بعد از نوشیدن چای بلافاصله با لباس شخصی ۲۰ دقیقه قبل از اذان مغرب سمت حسینیه سپاه بابل راه میافتند تا زودتر به محل ملاقات برسند.
قرار بود خانوادههای شهدای مدافع حرم برای پذیرایی شام مهمان سردار باشند، سردار متوجه شدند تیم حفاظتی ورودی و خروجی را خیلی سخت میگیرند، تشر مانند و با سیاست خاص گفتند راه را باز کنید و اجازه دهید خانوادهها راحت باشند.
وی اضافه میکند: سردار در سفر بابل تاکید بر موضوع احترام به افراد داشتند و واقعا هم چیز دیگری ندیدم چیزی جز احترام نمیتوان دید.
آن لحظه سه یا چهار خانواده مدافع حرم حضور داشتند پدر و مادر شهید رجاییفر هم حضور داشتند، یادم میآید سردار هم از بدو ورود در حسینیه دستشان را باز میکنند و پدر شهید رجاییفر را در آغوش میگیرند، یک سلام گرم و صمیمانه بینشان شکل میگیرد.
*ابهت در عین اقتدلر
رفتارهایی از سردار به چشم میدیدیم، جز زیبایی چیزی برای ما خلق نمیکرد، صحنههای زیبایی که برای ما ماندگار شد.
آقای حسیننژاد میگوید: چقدر حس خوب و مهربانانه و پدرانه با بچههای شهدای مدافع حرم داشتند، این نوع ارتباط نمیدانم چه عنوان و نامی گذاشت.
*اتفاق تاریخی بین سردار و فرزند شهید بواس
یک اتفاق تاریخی بزرگ بین سردار و فرزند شهید بواس رخ داد، آن لحظهای که سردار در نماز بودند و کودک شهید دو مرحله یکبار یک شاخه گل و یک بار دیگر فقط یک گلبرگ گل را به سردار دادند، دفعه سوم که نماز تمام شد آمدند بغل سردار نشستند، واقعا چه ارتباطی بود؟ اینها اتفاقاتی بوده که عجیب است!
*ارتباط دلی با فرزندان شهدای مدافع حرم
چیزی که آن شب احساس میشد واقعا دور از ذهن بود، باوجود اینکه این بچهها اولین بار بود که سردار را دارند از نزدیک میبینند ولی اینکه چه ارتباط گرم و صمیمانهای و عاطفی با سردار برقرار میکنند اینها خصوصیتهای بارزی بوده که در سفر بابل از نزدیک دیدم.
*عاشقانههای سردار با فرزندان شهدای مدافع حرم
به گفته آقای حسیننژاد، بچهای بغل سردار بودند و به نوعی سرگرم بچه بودند تا اینکه دخترخانم کنارشان نشست مثل اینکه از فرزند شهدای مدافع حرم بودند بعد آن لحظه به سردار میگوید این بچهای که بغل شماست فرزند من است سردار تعجب میکند چون دخترخانم به چهرهشان نمیخورد که فرزند داشته باشند به نوعی سردار کاغذی که دستش بود را به سر دخترخانم میزند و میگوید بچه توئه...
*پدری برای فرزندان شهدای مدافع حرم
این رفتار صمیمانهای که سردار با فرزند شهید دارد و الا ماشالله رفتارها با فرزندان شهدای دیگر در خور توجه بود، یک جاهایی با ابهت و جایگاه خود با بچهها به اندازه سن و سالشان بازی میکند، یک جاهایی فرزند شهید آمد لپ سردار را میکشید ولی سردار اصلا به روی خود نمیآورد.
وی بیان میکند: آن روز من احساس نکردم این بچهها پدرشان را باوجود حاج قاسم از دست دادند، انگار خلا پدر برایشان پر شد وقتی حاج قاسم رفت دوباره این خلا برگشت ؛ هرچند شهدا زندهاند و پدرانشان زندهتر از ما هستند و خوشا به حال فرزندان شهدا ولی درحالت فیزیکی بچهها آن شب خلا نبود پدرشان برایشان پُر شد.
این خیلی واضح بود و آن لحظهای که داشتند میرفتند و خداحافظی میکردند برخی داشتند اشک میریختند بچهها هی حاج قاسم را دور دور میکردند صحنههایی بودن خیلی عجیب و غریبی بود که ماندگار شد.
*عاشقانههای سردار برای فرزندان شهدای مدافع حرم
آقای حسیننژاد خاطرنشان میکند: خصوصیت ایشان برای من ویژه بود ایشان خصوصیات ویژه زیادی داشتند اما یک خصوصیت ویژه بهعنوان سردار مقتدر سپاه اسلام است بود که رسانههای دنیا در مورد ایشان مانور خبری داشتند و هر بار ایشان سرتیتر اخبار دشمنان میشدند دشمنان ما امریکا، صهیونیسم و بسیاری از رسانههای دیگر دنیا به نوعی تحتالشعاع اخبار ایشان همیشه بودند ولی وقتی در مجموعهای وارد میشود و از نزدیک میدیدیم غیر از تواضع در عین اقتدار چیزی نمیتوان در وجودشان ببینیم.
*محبت در عین اقتدار
حاج قاسم خیلی فرد پرابهت و مقتدری بودند و از یک شخصیت بالایی برخوردار بودند وقتی ایشان را میدیدیم در عین ابهت تماما متواضع بودند، وقتی برای سخنرانی میرفتند تماما سرشان پایین بود و سرشان را بالا نمیکردند.
*شوخی سردار با عکاس مراسم
به گفته وی، حتی یک جاهایی خودشان سر شوخی را باز میکردند نمونهاش یکبار عکاس مقابل سردار در مراسم بود تمام مدت در تب و تاب عکس گرفتن بود تا اینکه سردار خودش رفت لنز دوربین عکاس را گرفتند و گفتند پسر تو آخر میفتی و همه زدند زیر خنده ...
تواضع سردار برای ما خیلی ستودنی بود، اصلا قابل بیان نیست شخصیت این سردار جبهه و جنگ بسیار پرابهت، جذاب و با آن لباس نظامی و درجه سرلشگری وقتی وارد مجموعه سازمان میشدند به همه دست دادند و یک نفر را هم جا نگذاشت و با همه احوالپرسی میکردند.
*دیداری از نوع پدری و فرزندی
اقای حسیننژاد یادآور میشود: یک نمونه ملاقات با آرین غلامی نوجوان ورزشکاری است که وقتی وارد مجموعه میشود منتظر است سردار را از نزدیک ببیند آن لحظهای که سردار از اتاق جلسات بیرون میآید تا آرین را ببیند، گویی یک شناخت قبلی و قدیمی نسبت به آرین داشت که این برایم خیلی عجیب بود؛ وقتی میگوییم دیدار پدر و فرزندی بوده اینجاست.
گویی فرزند خود یا یک فامیل یا یک آشنایی را میبیند، سردار از در اتاق جلسات سمت آرین میرود از همان نقطه دستهایش را باز میکند و به سمت آرین که میاید نوجوان را در آغوش میگیرد من آن لحظه توجهم به آرین بود که محو حاج قاسم شد و اصلا خودش را انگار فراموش کرده و در عمق وجودی سردار رفت.
ابهت حاج قاسم و عاطفهای ازسوی سردار به فرزندش تزریق میشد مخصوصا آن لحظهای که سردار پس از احوالپرسی انگشتر خودش را از دستش درمیآورد و در صحنه تقدیم آرین میکند، چه حس خوبی آرین آن لحظه میگیرد.
*وقتی آرین از شادی در پوست خود نمیگنجید
در همان جا بلافاصله دستور میدهد روز یکشنبه به دیدار رهبری برود دقیقا آرین چند روز بعد به دیدار رهبری عازم میشود، شادی آرین غلامی از خبر سردار به وضوع مشخص بود که در پوست خود نمیگنجید؛ هدیهای از سردار که بهترین هدیه در طول عمرش شده و دیدار با رهبری برایش تدارک دیده شد، چه چیزی از این بالاتر رابطه عاشقانه پرمعنایی شد که جز لذت چیزی به همراه نداشت.
حتی در دیدار با همرزمان خود آن لحظهای که سردار کمیل و خیلی از همرزمان را در آغوش میگیرد تجدید خاطره میکند یا در دیدار با جانبازان بهنوعی عاشقانه در آغوش میگیرد.
*روایت بهترین عکس با سردار
وی ادامه میدهد: نمونهای دیگر اتفاقی که برای خودم افتاد، در جمع دوستان به من میگویند سید محمد بهترین عکس را با سردار گرفتی؛ آن عکسی من سردار را میبوسم و دوستان عکاس عکس میگیرند.
*تواضع مرد جبهه و جهاد
ماجرا از این قرار بود خدمت سردار بودم و داشتم سردار را نگاه میکردم، دیدم سردار رویش را به سمتم کرد و به من میگوید باز چه میخواهی با همان لهجه شیرین خودش، گفتم چیزی نمیخواهم سردار، میخواهم ببوسمتان، بعد صورتش را حالتی کج میکند به سمت من، بیا ببوس و آن عکس هم ثبت شد، چقدر حس خوبی بود تا حدی که نمیتوانم توصیف کنم؛ یعنی حسی برای خودم بوده برخی صحنه و اتفاقات فقط برای خود آدم است و انسان نمیتواند آن را به زبان بیاورد...
*تصویری یهویی که بهترین عکس شد
حسی که تجربه کردم اما نمیتوانم به راحتی به زبان بیاورم از اینکه یک روزی حاج قاسم را در آغوش گرفتم و بوسیدم و چقدر این لحظه برای شیرین بود.
*زمین و زمان از سردار به نیکی یاد میکنند
آقای حسیننژاد تصریح میکند: کسی نیست از سردار به نیکی یاد نکند به غیر از دشمنان ایشان و دشمنان انقلاب؛ زمین و زمان از حاج قاسم به نیکی یاد میکنند اصلا این موضوع را نمیتوان دستهبندی کرد؛ به نظر من مهمترین ویژگی ایشان خداشناس بودنشان بود که خدا را به معنای واقعی شناختند و دائم الذکر بوده و تمام لحظه خدا را در نظر داشتند اینکه حتی در بحبوحه جنگ نماز را اول وقت میخوانند، خیلی مهم است.
در همین سفر به بابل و دیدار با خانواده شهدای مدافع حرم در حین نماز رابطه عاشقانهای بین ایشان، خداوند و فرزند شهید بواس رخ میدهد من در آن مراسم مکبر و کاملا شاهد این موضوع بودم؛ چقدر آن لحظه، لحظه عاشقانهای بود حاج قاسم در عمق ارتباط با خداوند بودند که فرزند شهید بواس به ایشان گل میدهد آن لحظه سردار لبخند میزند، بچه میرود چه ارتباط قشنگ سه نفرهای...
*خداشناسی، خصلت منحصربه فرد سرداردلها
وی اظهار میکند؛ خداشناس بودن ایشان منحصربه فرد بود، به همین خاطر بود وقتی سر نماز گل را از فرزند شهید را میگیرد، کسی بر ایشان خرده نگرفتند و همه پسندیدند، آن لحظه می توان در وجود حاج قاسم خدا را دید و بعد از نماز هم فرزند شهید بغل حاج قاسم مینشیند و دوباره رابطه صمیمانه شکل میگیرد تا جایی که آخرین لحظهای که حاج قاسم داشت میرفت اصلا این بچه ول کن حاج قاسم نبودند.
*از جبهه مقاومت تا خدمترسانی در سیل
ویژگی دیگر سردار مردم شناس بودنشان بوده؛ بهطوریکه باوجود اینکه در جبهه مقاومت بودند ولی وقتی میشنوند در خوزستان سیل آمد و از آنجا راهی خوزستان میشوند و به داد مردم این استان میرسند.
درست است اگر حاج قاسم نمیرفتند گروههای جهادی بودند ولی حاج قاسم آن لحظه تصمیمش را گرفته بود، فکر میکنم همان موضوعی که رهبری مطرح کردند، ایشان عمل بهنگام داشت و سریع خودش را رساندند.
آقای حسیننژاد اضافه میکند: نکتهای که در بحبوحه کمکرسانی به مردم سیلزده خوزستان داشتند هن تاکید بر حفظ کرامت انسانی مردم بوده که این ویژگی مهم سردار را عزیزتر و منحصر به فردتر میکند.
حاج قاسم نمونه کامل مجاهد در مقوله جهاد کبیر بوده و دشمنشناسی ایشان فوقالعاده بوده، در جبهه مقاومت هرجا احساس میکرد باید کمک کند به داد مردم میرسید و در صحنه تشییع پیکرشان، مردمشناسی فوق العادهشان جلوهگر شد و آن شور حضور...
*پدری و فرزندی
*دیگر پدر نیست
در پایان واقعا دیگر حرفی نیست، چون پدر نیست هنوزم که هنوزه بعضی وقتا میگویم واقعا باورتان میشود حاج قاسم نیست، هرچند ما حاج قاسم را حس میکنیم اما حس فیزیکی من واقعا باورم نشده است.
پایان پیام/۸۶۰۳۴/غ
منبع: فارس
کلیدواژه: همراه سردار سردار قاسم سلیمانی سردار دل ها مراسم بابل دیدار با خانواده شهدا مدافع حرم استان مازندران فرزندان شهدای مدافع حرم آقای حسین نژاد حاج قاسم بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۴۳۷۶۵۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نعیم قاسم: پاسخ حزب الله کوبنده خواهد بود
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، به نقل از العهد، شیخ نعیم قاسم معاون دبیر کل حزب الله لبنان اعلام کرد: حزب الله لبنان به یاری غزه برخاسته و این حمایت، طرح جنگی دشمن صهیونیست در فلسطین و لبنان را در برهه کنونی و در آینده با مانع روبرو کرده است.
وی افزود: هرآنکه آینده نگر نباشد و این دشمن را نشناسد نمیتواند حقایقی را درک کند که بیانگر این است که حمایت ما فوایدی دارد که فراتر از حمایت از غزه و نیز فراتر از حمایت لبنان است و آن تشکیل نیروی بازدارنده در برابر رژیم صهیونیستی است. طرحهایی که درباره لبنان و جنوب آن گفته میشود تا زمانی که آتش بسی در غزه برقرار نشود غیرقابل اجراست. هر آنکه بحث آتش بس در جنوب را مطرح میکند تا دشمن صهیونیست به راحتی در غزه به جنگ ادامه دهد در واقع از ما دعوت میکند که در حمله دشمن اسرائیلی مشارکت داشته باشیم.
نعیم قاسم تاکید کرد: ما با غزه و فلسطین هستیم نه با اسرائیل. جنگ در غزه باید متوقف شود و پس از آن جنگ در لبنان متوقف میشود. اینکه با تهدیدات نزد ما بیایند مبنی بر اینکه اسرائیل به شما حمله میکند و خطاب به آنها میگوئیم که تهدیدات شما درست بودن رویارویی ما را ثابت میکند و اینکه ما را مصممتر خواهد کرد.
وی افزود: گالانت وزیر جنگ دشمن که تهدید میکند که هدف اصلی بازگردانیدن ساکنان شمال به منازلشان است و برهه آتی سرنوشت ساز خواهد بود؛ خطاب به او میگوئیم که جنگ نمیتواند ساکنان شمال را برگرداند بلکه این جنگ بازگشت آنها را بیش از پیش دورتر خواهد کرد و ممکن است در نهایت بازگشتی در کار نباشد.تداوم جنگ و توسعه آن شهرک نشینان را بر نمیگرداند بلکه اوضاع را پیچیدهتر خواهد کرد. جهان باید بیدار شود و جنگ غزه را متوقف کند زیرا این به واقعیت نزدیک تر است.
معاون دبیر کل حزب الله لبنان بیان کرد: حزب الله به دشمن به شکل متناسب پاسخ میدهد و گسترش جنگ از سوی دشمن، گسترش پاسخ و مقاومت از سوی حزب الله را به همراه خواهد داشت این تصمیم قطعی است. هنگامی که دشمن، یکی از برادران ما را در منطقه الصرفند هدف قرار داد ما روز سه شنبه با سه پهپاد انتحاری مقر فرماندهی تیپ گلوانی و مقر یگان ایغوز را در پادگان شراگا در شمال شهر عکا هدف قرار دادیم و طبق گزارش رادیو ارتش رژیم صهیونیستی ۲۰۰ هزار شهرک نشین در شمال فلسطین اشغالی به پناهگاه رفتند. همه این تحولات فقط با سه پهپاد رقم خورد حال تصور کنید که اگر پا را فراتر بگذارند چه رخ خواهد داد.
وی افزود: رسانههای دشمن تأیید میکنند که حدود ۴ هزار موشک و حدود ۶ هزار موشک ضدتانک از سوی حزب الله از زمان شروع جنگ در شمال فلسطین اشغالی شلیک شده است. آنها میگویند که حزب الله ۱۵۰ هزار موشک دارد. با یک محاسبه این میزان سه درصد خواهد بود این بدان معنی است که ما فقط سه درصد از ذخایرمان را طبق گزارش رسانههای دشمن طی این هفت ماه خرج کرده ایم و تأثیرات آن آواره شدن شهرک نشینان و خسارت سنگین دشمن و فرسوده شدن ارتش اشغالگر بوده است. آیا بیش از این میخواهند؟ به هر حال ما آماده هستیم.